از میان تپه های مخملی تا خالد نبی

نویسنده:
مجتبی مهدوی
تاریخ انتشار:
14 فروردین 1402
دیدگاه ها:
از میان تپه های مخملی تا خالد نبی

برنامه ترکمن صحرا - بهار سال 1400

تاریخ اجرا: 1 تا 3 اردیبهشت  1401
آب و هوا: ابری و بدون بارندگی و حداکثر دما 20 درجه سانتیگراد
میزان مسافت طی شده: 50 کیلومتر
سختی برنامه: 7 از 10


برنامه ترکمن صحرا در بهار سال 1401 (اول اردیبهشت) با همراهی 35 نفر اجرا شد. این برنامه در بهترین مسیر ترکمن صحرا از ابتدای ماسان کوب اجرا و در خالد نبی به پایا ن رسید.

روز اول: 

صبح زود روز اول اردیبهشت، قرار اولیه مسافران این تور را در ابتدای اتوبان تهران پردیس گذاشتم تا از این نقطه به سمت اقامتگاه بسیار زیبامون در ارتفاعات مینودشت حرکت کنیمو این برنامه با ظرفیت 20 نفر قرار بود اجرا شود ولی با توجه به استقبال بسیار زیاد و گسترده از این تور، ظرفیت برنامه را تا 30 نفر افزایش دادیم. البته من در همه برنامه های چند روز نهایت ظرفیت یک برنامه را 15 تا 20 نفر در نظر میگیرم چون کیفیت برام از کمیت خیلی مهمتره ولی این برنامه چنان با استقبالی رو به رو شد که مجبور شدم تا 30 نفر ظرفیت برنامه را اضافه کنم و از قبل هماهنگی لازم را با دوستانم در گنبد کاووس که راهنمای ما  در این برنامه بودن انجام دادم و دوستان عزیزم در باشگاه دوچرخه سواری قابوس گنبد (احسان و فاضل عزیز) 3 لیدر محلی برای این برنامه ما جهت اجرای هر چه بهتر و با کیفیت برنامه در نظر گرفتن. خلاصه از تهران به سمت مینودشت حرکت کردیم، مسافت طولانی در پیش داشتیم و در ساعت 5 بعدازظهر به ابتدای مسیر بسیار زیبامون در ارتفاعات مینودشت به سمت چمانی رسیدیم و از اینجا حدود 1 تا 2 ساعت دیگر تا اقامتگاه راه داشتیم: 

مسیر روستای چمانی اینقدر زیبا بود که توقف کردیم. من که برای دیدن این مناظر زیبا لحظه شماری میکردم و دقیقا همون چیزی که فکر میکردم رو دیدم. با یک سری از بچه ها عکس دسته جمعی گرفتیم و بقیه بچه ها هم تا ساعتی دیگر به ما ملحق میشدن:

تعداد نفرات این برنامه با اعضای باشگاه قابوس حدود 40 نفر بود و به دلیل بالا بودن تعداد نفرات، شب قبل از شروع برنامه با سرپرستان برنامه جلسه گذاشتیم و هماهنگی های لازم رو برای اجرای هر چه بهتر برنامه انجام دادیم. معمولا برنامه های ما با نهایت 15 نفر مسافر انجام میشه چون کیفیت اجرا برای ما خیلی مهم بود و همون اول هم 15 نفر برنامه تکمیل شده بود ولی به دلیل درخواست های فراوان و متوالی و استقبال بسیار گسترده که برای این سفر بچه ها به شدت مشتاق بودن و اصرار داشتن، برای این برنامه ظرفیت رو افزایش دادیم و این سفر تنها سفری بود که با این تعداد برگزار کردم.

روز دوم:

صبح روز دوم ساعت 6 صبح بچه ها رو بیدار کردم و بعد از صرف صبحانه و آماده شدن اقامتگاه رو ترک کردیم و به سمت محل شروع رکاب با ماشین های پشتیبان که برای حمل دوچرخه ها در نظر گرفته بودیم و همچنین مینی بوس برای ترانسفر بچه ها تا محل شروع رکاب رفتیم. هوا مه گرفته و ابری ولی بدون بارش بود یعنی بهترین هوای ممکن برای رکاب زدن در محل رکاب هوای ابری و بدون مه داریم که چون آفتاب اون منظقه اگه هوا ابری نباشه به شدت تیز و گرم هست و بچه ها رو اذیت میکرد خیلی خوشحال بودم که هوا ابری و بدون بارش بود و برای اجرای یک برنامه خوب کلی کمکون کرد:

بعد از رسیدن به محل شروع رکاب، در هوایی ابری و خنک ولی بدون بارندگی، دوچرخه ها رو از ماشین های پشتیان آوردیم پایین و بچه ها آماده شدن برای رکاب زدن:

قبل از شروع رکاب زدن مثل روال سابق همه برنامه ها، تمامی همرکابان سفر رو دور خودم جمع میکنم و تمامی نکات لازم برای سفر رو میگم. بعد از اینکه ابتدا کمی در مورد این سفر و منطقه ترکمن صحرا توضیح دادم به همراه احسان عزیز در خصوص نکاتی که بچه ها باید برای هر چه بهتر برگزار شدن برنامه رعایت میکردن به خصوص که تعداد افراد این برنامه زیاد بود، صحبت کردیم. در همه برنامه ها همیشه به همسفران میگم  ما اومدیم در کنار همدیگر از این سفر لذت ببریم و نه مسابقه داریم و نه رقابت، همه در کنار هم رکاب میزنیم و نفرات قوی گروه(از لحاظ آمادگی جسمانی) خودشون رو نباید برتر از نفرات ضعیف تر ببینن و همه باید به هم کمک کنیم تا یک سفر فوق العاده و خاطره انگیز را تجربه کنیم. خلاصه بعد از اینکه نکات رو به بچه ها گفتیم آماده رکاب شدیم.

رکاب ما در منطقه بسیار زیبای ترکمن صحرا شروع شد و در کنار تپه های ماهوری مخملی که با بارندگی خوبی  روزهای قبل داشتیم بسیار سرسبز شده بود از مسیرمون لذت بردیم:

این مسیر تا خالد نبی بسیار زیبا و دیدنی بود. تمام اطرافمون پر از تپه های ماهوری سرسبز بود و وسط مسیر پر از دشت های گل شقایق که بسیار مسیر رکابمون رو دیدنی کرده بود:

در اواسط مسیر توقف کردیم برای اینکه بچه ها هم استراحتی کنن و هم میان وعده هاشون رو میل کنن تا مجدد رکاب بزنیم برای توقف ناهار. یک عکس دسته جمعی هم گرفتیم که البته همه داخل عکس نبود و اینقدر طبیعت اطراف زیبا بود که اکثرا داشتن با موبایل هاشون از این منطقه فوق العاده عکس میگرفتن:

نزدیک ظهر بود که به اولین سربالایی مسیر رسیدیم و واقعا طبیعت منطقه بسیار زیبا بود. بچه هایی که زودتر به بالا رسیده بودن داشتن عکاسی میکردن و منم مثل همیشه که در سفرهام تولید محتوا هم بخشی از کارم هست شروع به فیلم برداری و عکاسی کردم تا تمام بچه ها به بالای منطقه ای که بودیم برسن:

مسیر پر از دشت های شقایق بود و اکثر مسیر رو در کنار این دشت ها رکاب میزدیم و هوا هم چون ابری بود و آفتاب نداشت بسیار منظره های زیبایی جلوی چشممون بود. 

بعد از اینکه به این دشت های پر از گل شقایق رسیدیم و در طرف دیگرمون دشت های کلزا بود توقفی کردیم برای ناهار تا بعد از صرف ناهار و استراحت، رکاب خودمون رو شروع کنیم:

بچه های باشگاه قابوس برای اجرای هر چه بهتر این برنامه به ما کلی کمک کردن و ازشون تشکر میکنم که اینقدر با محبت بودن و تمام تلاششون رو کردن که ما برنامه خوبی رو اجرا کنیم مخصوصا از احسان و فاضل عزیز که به ما و تیم آزاکو خیلی لطف داشتن و امیدواریم مجدد باهاشون برنامه مشترک اجرا کنیم:

بعد از ناهار قبل از شروع رکاب چند تا از بچه ها رو به صف کردم تا ازشون فیلم هوایی بگیرم 🙂 ولی چون میدونستن من به عکس های از پشت در طبیعت معروفم 🙂 اون ها همه همین سبک رو اجرا کردن و اتفاقا فیلم جالبی ازشون گرفتم:

بعد از ناهار رکابمون رو ادامه دادیم و دیگه به آخرای مسیر خاکی نزدیک میشدیم و بعد از این مسیر به جاده اصلی خالدنبی میرسیدیم که چون مسیر کاملا سربالایی و شیب بسیار تندی داشت برای بچه هایی که نمیخواستن رکاب بزنن از اول جاده آسفالت مینی بوس گرفتیم و ماشین پشتیبان هم دوچرخه ها رو برد تا خالد نبی تعداد از بچه ها هم خواستن رکاب بزنن که دو تا از سرپرستان برنامه با بچه هایی که میخواستن سربالایی رو رکاب بزنن همراه شدن و تا خالد نبی و انتهای جاده آسفالت رفتیم:

از انتهای جاده آسفالت به خالد نبی رسیدیم و مسیر دیگه ماشین رو نبود و بچه هایی که میخواستن ادامه مسیر رو تا گورستان و مقبره خالد نبی رکاب بزنن یا با دوچرخه برن  به همراه سایر بچه ها بعد از توقف مینی بوس در پارکینگ،  از این منطقه زیبا بازدید داشتن:

و به در نهایت رسیدیم به انتهای برنامه. به هزار دره زیبا و مقبره زیبای خالد نبی که در اون ارتفاع، این بنا و مناظر واقعا باشکوه بود و همینطور قبرستان خالد نبی که به تندیس های سنگی آنجا معروف است:

بعد از بازدید از خالد نبی  و قبل از غروب آفتاب تمامی بچه های سفر رو جمع کردم و به دلیلی اینکه هوا در اون ارتفاع هم سرد و مه گرفته بود سریعا سوار مینی بوس شدیم و به سمت محل اقامتگاه برگشتیم و دوچرخه ها هم با ماشین های پشتیبان حمل شدن و شب بعد از صرف شام و استراحت دورهمی داشتیم و از خاطره سفر صحبت کردیم. 

روز سوم:

روز سوم سفر بعد از اینکه بچه ها رو برای صبحانه بیدار کردم برنامه گشت آزاد در منطقه سایت پرواز ترسه که یک سایت بین‌المللی  پاراگلایدر با مناظر چشم نواز و رویایی بود رو پیشنهاد دادم و تعدادی از دوستان به سمت تهران برگشتن و باقی دوستان تا نزدیک ظهر در اقامتگاه بودن تا به سمت سایت پرواز ترسه برویم. قبل از ظهر ترک اقامتگاه آخرین عکس دسته جمعی رو با دوستانی که هنوز در اقامتگاه بودن گرفتیم:

با دوستانی که میخواستن به سمت سایت پرواز ترسه برن همراه شدیم و ساعتی در این مکان بودیم و چند نفر از بچه ها سوار پاراگلایدر شدن:

در نهایت این برنامه هم با تمامی خاطرات خوش و فراموش نشدنی به پایان رسید.ممنون از همراهی و وقتی که گذاشتید. 

مشتاقانه منتظر دریافت نظرات شما دوستان عزیز هستیم





مطالب مرتبط

سفرنامه خط ساحلی خلیج فارس

گذر از خط ساحلی خلیج فارس

از دشت های بهاری تا کوه دماوند

از دشت های بهاری تا کوه دماوند

دریاچه ای در عمق جنگل های هیرکانی

دریاچه ای در عمق جنگل های هیرکانی

از میان تپه های مخملی تا خالد نبی

از میان تپه های مخملی تا خالد نبی